روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برخوردهای منفی با ایران در جریان تظاهرات و تجمعات اعتراضی عراق که در طول دو ماه گذشته در مواردی از جمله کربلا، نجف، بغداد، بصره و... مشاهده شد، این سوال را در اذهان ایرانیان پدید آورده که علت این نگاه منفی به ایران چیست؟
این سوال هنگامی اهمیت بیشتری پیدا میکند که به خدمات مهم ایران به ملت و دولت عراق در جریان سرکوب کردن داعش و تکفیریها و سایر تروریستها و توطئهها و سایر خدماتی که به شکلهای مختلف شده است توجه کنیم.
هرچند در پاسخ به این سوال نمیتوان بدون جدا کردن صفوف معترضان و انگیزههای آنها قضاوتی یکپارچه و مطلق کرد، ولی در این زمینه کلیاتی وجود دارد که توجه به آنها میتواند ما را به پاسخ این سوال برساند. توجه به این کلیات نباید ذهنها را از این واقعیت غافل کند که در عراق، عناصری بهعنوان دستپروردگان و عوامل نفوذی بیگانگان وجود دارند که با دریافت دلار مرتکب هرکاری که اربابانشان فرمان بدهند میشوند.
در حمله به کنسولگری ایران در نجف و کربلا افرادی دخالت داشتند و بعداً بازداشت شدند که اطلاعات ارائه شده توسط مقامات امنیتی عراق نشان داد این افراد از امارات، عربستان، آمریکا، رژیم صهیونیستی و بعضی گروهکهای تروریسی پول گرفته و به دستور آنها عمل کردهاند. در این هیچ تردیدی نیست، اما به نظر میرسد ماجرای برخورد منفی با ایران از این فراتر است و حتی از عقدهگشائیهای گروههای افراطی، شیعههای انگلیسی، عناصر خودسر و احزاب ناراضی هم فراتر است. اینها همه درست است ولی فقط اینها را نباید عامل اصلی آن برخورد منفی دانست. به همین دلیل، نگاه به عراق و بهویژه روابطش با ایران باید عمیقتر باشد تا واقعیت ماجرا آشکار شود.
یکی از عوامل مهم منفینگری نسبت به ایران، برخوردهای شعاری مسئولان ایرانی و عمل نکردن به قولها و قراردادها در بسیاری موارد است. این بدقولیها را مسئولان ایرانی در دولتهای گذشته نیز داشتند بطوری که از دولتمردان کشورهای مختلف آفریقائی، آسیائی و آسیای میانه بارها شنیدهایم که میگویند مسئولان ایران بسیار خوش سفر، خوش شعار و خوش قرارداد هستند ولی نوبت به عمل که میرسد بدقولیهای زیادی از آنها سر میزند که قابل تحمل نیست.
عامل دوم، سخنان قیممآبانه است که بعضی مسئولان ایرانی درباره نوع مدیریت و خطمشی سیاسی عراق میگویند. فعالان سیاسی و سران احزاب و مسئولان عراقی میگویند کشور عراق در عین حال که روابط دوستانه و برادرانهای با ایران دارد، یک کشور مستقل است و انتظار نداریم چگونگی تعاملاتمان با دیگر کشورها و خطمشی سیاسی و مدیریتی کشورمان را دیگران به ما دیکته کنند.
سومین عامل، مواضع غیرمنطقی بعضی سخنرانان و ائمه جمعه ایران است که بسیار توهینآمیز سخن میگویند بطوری که حتی عراق را بخشی از ایران معرفی میکنند. شاید آنها چنین نظری نداشته باشند ولی سخنانشان با ترجمه عربی در فضای مجازی دست به دست میشود و همراه با تحلیلهای تحریکآمیزی در جهان عرب ازجمله در عراق بسیار مداخلهجویانه و حتی استعماری تلقی میگردد.
و عامل چهارم، بیصداقتیهائی است که بعضی صادرکنندگان مواد خوراکی ایرانی در صدور نوع کالاهای صادراتی نشان میدهند. مردم عراق به خرید مواد غذائی و سایر کالاهای ایرانی علاقمند هستند ولی هنگامی که بستههای ارسالی از ایران را باز میکنند و محتویات آنها را برخلاف قول و قرارها و برچسبها مییابند بطور طبیعی به تجارت با سایر کشورها روی میآورند و نسبت به ایران نگاهی منفی پیدا میکنند.