روزنامه کیهان نوشت: در شرایطی که قیمت پراید به مدد سوء مدیریت و دلال بازی عدهای سودجو، روی کاغذ به 60 میلیون تومان رسیده، این شائبه به وجود آمده که آیا مدیران دولتی با این دلالان رابطه دارند که برای این آشفتهبازار کاری نمیکنند؟
در حال حاضر با توجه به آشفتگی بازار خودرو، قیمتها به صورت لحظهای تغییر میکند. برخی از نمایندگیهای شرکتهای خودروساز به این وضعیت دامن زده و به محلی برای دلالی خودروهای صفر تبدیل شدهاند. این قضیه آنچنان تقویت شده که نمایندگیها برای فروش روزانه خودرو منتظر میمانند تا ساعت ۱۱ صبح قیمت روز خودروها مشخص شود!
در تماس با یکی از نمایندگیهای ایران خودرو، مدیر فروش این نمایندگی با بیان اینکه قیمت خودروها لحظهای عوض میشود، به خبرگزاری فارس گفت: خودروی مورد نظرتان را یکی، دو روزه تحویل میدهیم ولی پلاک خودرو بعد از دو هفته تعویض میشود و دو هفته بعد هم سند به نام خریدار صادر میشود. همچنین چند نمایندگی ایران خودرو، در پاسخ به درخواست خرید خودرو تحویل روز، اعلام کردند که ساعت ۱۱ با آنها تماس گرفته شود تا قیمت روز خودروها مشخص شده باشد. این موضوع در کنار عرضه کم خودروسازان باعث شده تا قیمت خودرو در بازار روندی صعودی داشته باشد.
مدیر فروش یکی از نمایندگیهای ایران خودرو با بیان اینکه قیمتها لحظهای مشخص میشود، گفت: خودروها به نام سرمایهگذار نمایندگی است، سرمایهگذار ۲۰۰ دستگاه ماشین از کارخانه تحویل گرفته و حالا آنها را به فروش گذاشته است! خودرو همین امروز به شما تحویل داده میشود ولی یک هفته بعد به شما وکالت تعویض پلاک میدهیم.
نکته سؤال برانگیز در اینجا این است که چگونه در شرایطی که بسیاری از مردم عادی نمیتوانند حتی برای خرید یک خودرو سفارش خود را در سایت ایران خودرو ثبت کنند یک سرمایهگذار- بخوانید دلال- به راحتی توانسته 200دستگاه ماشین از کارخانه تحویل بگیرد!
همچنین مدیر فروش یکی از نمایندگیهای سایپا هم در این مورد بیان کرد: خودروها به اسم سرمایهگذار نمایندگی است که در روز خرید تحویل مشتری داده میشود و بعد از دو یا سه روز هم وکالت تعویض پلاک برای خریدار صادر میشود. به این ترتیب مشاهده میکنیم که نمایندگیهای شرکتهای خودروساز به محلی برای دلالی خودرو و تقویت قیمت بازار تبدیل شدهاند.
در حقیقت علت نا به سامانیهای بازار خودرو، ریشههایی غیر از دلایل متداول دارد و با چند سیاست معمولی در بازار نمیتوان آن را اصلاح نمود. به عنوان نمونه در حال حاضر این سؤال و یا به عبارت بهتر، «شبهه» مطرح است که خودروسازان با بهانههای مختلفی دست به احتکار خودروهایشان زدهاند و با این کار در نظام قیمتها اخلال ایجاد میکنند.
در حال حاضر، با توجه به احتکار 60 هزار فقرهای خودرو در کشور این سؤال وجود دارد که اگر این انبارکردن خودروها ناموجه است چرا برخوردی نمیشود و اگر واقعا کمبود قطعه وجود دارد، چرا خودروسازان برای جبران این نواقص اقدامی انجام نمیدهند؟
هرچند گزینه دوم تا حد زیادی خوشبینانه است، چراکه نبود قطعاتی مانند چراغ مشکل لاینحلی نیست که این همه خودرو را معطل خود نگه دارد اما حتی با فرض درست بودن این گزاره، باز هم توجیهی برای عرضه نکردن خودروها وجود ندارد. جالب اینجاست که دولت تصمیم گرفت مبلغی از بدهی خودروسازان به قطعه سازان را پرداخت کند.
از سوی دیگر، خودروسازان تاکنون هیچ تلاشی برای استفاده از نخبگان و ظرفیتهای علمی کشور برای پیدا کردن راهی به منظور حل مشکلات نکردند، جوانانی که علاوهبر کمکرسانی در شرایط حساس کنونی، میتوانند در سطح کلان نیز به کمک صنعت خودروسازی آمده و گرههای زیادی از مشکلات این صنعت باز کنند.