قدِ بلند، موهای کوتاه، نسبتاً چهارشانه و کم حرف است؛ چوب اسکیهایش را روی دوشش میگذارد، عینکش را از روی صورتش بر میدارد و با لبخندی یخ و محو بر صورتِ سرخ و سوختهاش از حال و روز هر روزش در ارتفاع 3700 متری، در میان کوه، برف و یخ میگوید؛ گرچه مدتها است هر صبحش را در دریای صخره و سنگ و برف به شب رسانده ولی هنوز شروعِ روز، از بالاترین و سردترین نقطه تهران برایش جذاب است؛ میگوید: «تا حالا طلوع آفتاب را از بالای ابرها دیدی؟ فرو رفتن خورشید در ابر را چطور؟ گم شدن در کوه برف و یخ سفید را تجربه کردی؟ حس نجات آدمی را که در یک قدمی مرگ بوده چشیدی؟ تا حالا لبخند رضایت از بودنت در میان کوه و برف را بر صورت دیگران دیدی؟ تنگی آغوش پدری که دخترش را نجات دادی لمس کردی؟» از پشت شیشه تیره عینک دودی نگاهش میکنم و امیدوارم حسرت ندیدن، تجربه نکردن، نچشیدن و لمس نکردن از پشت شیشه سیاه عینک دیده نشود…
صبح روز جمعه با هماهنگی سرگرد سپهری فرمانده پلیس کوهستان پایتخت برای تهیه گزارشی از فعالیتها و اقدامات پلیس کوهستان و پلیس اسکی به نزدیکیهای قله توچال میرویم؛ جایی که از بالای تپه مشرف به پیست، رقص حرکت مارپیچ آدمکهایی با لباسهای رنگی و رنگهای شاد و تند آبی و قرمز بر دریای سفید برفی زیر پایشان، تصویری زیبا را در قاب چشمانت مینشاند؛ با تلهسیژ به سمت پایین پیست حرکت میکنیم و در میانه پیست، پلیسهای نقرهای - مشکی پوشی را میبینیم که در حال کمک به مصدومی هستند؛ با پلیس جوان قدبلند همکلام میشویم و او از ماموریتهای 24 ساعته پلیس در توچال میگوید؛ از امدادرسانی و کمک به مصدومان تا تامین امنیت اخلاقی در پیست و برخورد با مزاحمین؛ او با اشاره به مدت زمان خدمتش در پلیس کوهستان معتقد است که حضور پلیس در این مدت باعث شده تا در فضای کوهستان و پیستهای اسکی، قانون شکنان فرصت و جرات ارتکاب به جرائم خشن از جمله زورگیری و سرقت را به خود ندهند و این منطقه را منطقه ناامنی برای خود بدانند.
او که چند سالی است در پلیس کوهستان خدمت میکند به یاد ندارد که در این مدت زورگیری و جرائم خشن مشابه با زورگیری در این منطقه رخ داده باشد و در پاسخ به سختی کار در این منطقه میگوید: کار در ارتفاع با توجه به شرایط محیطی و آب و هوایی کوهستان سخت است ولی در کنار حس بودن در طبیعت، حس کمک به مصدومی که بعد از خدا، تنها امیدش به پلیس و نیروهای امدادی است یا کمک به کسانی که راه را گم کردهاند و با دیدن تو امید در دلشان زنده میشود، تو را به ادامه راه دلگرم میکند.
در میان صحبتهایش مدام با دست و سر جواب سلام و خوش و بش قدیمیترهای پیست را میدهد و از خاطرات این سالها میگوید؛ از گشت زنیهای چندین شبانه روزی برای پیدا کردن کوهنورد گم شده در کوهستان تا خاطرات تلخ یافتن جنازه و اجساد یخ زده در برف و یخ…
راهاندازی 8 پاسگاه کوهستانی در حاشیه پایتخت با 4 ماموریت از سال 89
سرهنگ محسن خانچرلی با اشاره به سابقه فعالیت پلیس اسکی و کوهستان میگوید:در سال 89 از یک سو با توجه به وجود تفرجگاههای کوهستانی در اطراف تهران و استقبال شهروندان و ورزشکاران برای حضور در این تفرجگاه ها و لزوم خدمت رسانی انتظامی و کمک به امدادرسانی در این مناطق و از سوی دیگر وقوع برخی جرائم و هنجارشکنیها در این تفرجگاههای کوهستانی، حضور پلیس در کوهستانها و تفرجگاهها به موضوعی جدی تبدیل شد و پلیس پایتخت اقدام به استقرار 8 پاسگاه در مناطق «کوهسار»، «توچال»، «آبشار»، «دربند»، «جمشیدیه»، «دارآباد»، «اوین درکه» و «پارک پرواز» کرد که در هریک از این مناطق با توجه به امکانات راه و سایر موارد، احداث ساختمان یا تاسیس ایستگاه پلیس را در دستور کار خود قرار داد.
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت با اشاره به ماموریتهای این پلیس، در تشریح این ماموریتها اضافه میکند: برقراری نظم، نظارت بر اماکن عمومی و رستورانهای کوهستانی، کمک به مصدومین و جلوگیری از مفاسد اجتماعی، 4 ماموریت پلیس کوهستان است که پلیس کوهستان سعی دارد تا با حضور دائمی و مستمر خود در تفرجگاهها و مسیرهای کوهستانی با هرگونه هنجار شکنی، مزاحمت برای نوامیس، درگیری و نزاع و همچنین استعمال مواد مخدر برخورد کند تا از بروز هر نوع ناامنی در این مناطق جلوگیری شود که به لطف خداوند این پلیس توانسته در اجرای ماموریتهای خود اقدامات قابل قبول و نتایج خوبی را رقم بزند.
کاهش شدید سرقت و زورگیری در کوهستان پس از حضور پلیس کوهستان
وی ادامه میدهد: به عنوان مثال پلیس کوهستان با حضور مستمر خود در کوهستانهای حاشیه پایتخت توانسته تا اندازه زیادی وقوع سرقت و زورگیری، درگیری و مزاحمت و استعمال مواد مخدر را کاهش دهد و امروز شاهد تامین امنیت مطلوبی در این مناطق کوهستانی در حاشیه تهران بزرگ هستیم.
طراحی لباس پلیس اسکی با توجه به فاکتورهای پلیسی و ماموریتی
خانچرلی به لباس خاص طراحی شده برای پلیس کوهستان و پلیس اسکی نیز اشاره میکند و میافزاید: شرایط ماموریتی این یگان، طراحی لباس خاصی را برای ماموران پلیس کوهستان و اسکی ایجاب میکرد؛ لذا در طراحی لباس خاص پلیس اسکی و کوهستان سعی شده است تا با شرایط محیطی و ماموریتی این یگان و همچنین برودت هوای محیطی ماموریتهای این پلیس، تمامی فاکتورهای محیطی و پلیسی به کار گرفته شود؛ از سوی دیگر سعی شده است تا لباس ماموران پلیس کوهستان نشان دهنده و متمایز کننده ماموران این یگان باشد و مشخصات و نشانههای پلیسی را دارا باشد.
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت با اشاره به تجهیزات تحت اختیار پلیس کوهستان میگوید: پس از راه اندازی این پلیس در پایتخت بالتبع باید با توجه به شرایط محل ماموریتی این پلیس، تجهیزات خاص برای این پلیس در نظر گرفته میشد که موتورسیکلتهای مخصوص کوهستان، موتورهای چهارچرخ و تجهیزات اسکی برای فصول سرد و برفی از جمله این تجهیزات است.
شرایط جذب پلیس اسکی/ آموزش پلیسهای اسکی زیرنظر مربیان فدراسیون
وی در تشریح نحوه انتخاب ماموران این یگان، خاطرنشان میکند: ماموران پلیس کوهستان با توجه به شرایط ماموریتیشان از میان ماموران زبده و دارای آمادگی بدنی بالا انتخاب میشوند تا بتوانند در شرایط آب و هوایی سرد و خشن و همچنین شرایط کوهستانی و افت فشار هوا در مناطق مرتفع، بهترین عملکرد را داشته باشند.
خانچرلی ادامه میدهد: این افراد پس از جذب در یگان پلیس کوهستان، دورههای ابتدایی و پیشرفته اسکی را زیر نظر مربیان فدراسیون اسکی میگذارنند و در طول فصل زمستان با حضور در پیست اسکی توچال، به انجام ماموریت خود در قالب پلیس اسکی میپردازند.
استفاده از پلیسهای زن اسکی سوار در قالب پلیس کوهستان
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت در ادامه با اشاره به لزوم به کارگیری پلیس زن در قالب پلیس کوهستان میافزاید: با توجه به اینکه فضای ماموریتهای پلیس کوهستان، مناطق کوهستانی و تفرجگاههای اطراف پایتخت است و خانوادهها از حضور در این مناطق استقبال خوبی به عمل آوردهاند، نیاز به بهرهگیری از پلیس زن در قالب پلیس کوهستان و پلیس اسکی احساس میشد؛ از این رو تعدادی از ماموران پلیس زن نیز با اخذ آموزشهای اسکی، در قالب پلیس در پیست اسکی به ارائه خدمات انتظامی به شهروندان تهرانی مشغول هستند.
92 فقره امداد رسانی پلیس کوهستان از سال 90
وی در پایان در خصوص وظایف امدادرسانی پلیس کوهستان و پلیس اسکی در زیر مجموعه این یگان میگوید: متاسفانه ورزش کوهنوردی و اسکی همواره با مخاطراتی رو به رو است و از این رو همواره پلیس در کنار نیروهای امدادی در امدادرسانی با استفاده از امکانات این نیرو و بهرهگیری از هلیکوپترهای هواناجا و هلال احمر مشارکت دارد؛ حتی طبق آخرین آمار از عملکرد پلیس کوهستان، این یگان در سه سال گذشته و از ابتدای سال 90، 92 مورد کمک رسانی و عملیات امدادی به مصدومان را انجام داده است و این در حالی است که تهیه گزارشات مرتبط با کشف اجساد در کوهستان بر اثر یخ زدگی و سقوط نیز از جمله مواردی است که بر عهده پلیس است.
هوا رو به تاریکی میگذارد... پلیس جوان بلند قد، نگاهش را از ابر سیاهی که بالای سرمان رسیده برمیدارد و در میان برف و بورانی که سرعتش دو چندان شده، با اشاره دست به همکارانش میفهماند که به بالای پیست بروند و کمک حال اسکی بازانی شوند که به دنبال جانپناهند و خود با مصدومی که خون از سر و رویش جاری است میماند…