خبرگزاری تسنیم: کارشناسان دوای درد چند نرخی بودن ارز در کشور را راهاندازی بورس ارز میدانند.
"نبض و آئینه تمامنمای اقتصاد"؛ این تعبیری است که از بازار سرمایه میکنند. بازاری که تحت تاثیر مولفههای گوناگون، تغییر جهت میدهد و عوامل مختلفی در رشد و رونق یا کسادی و افت آن اثرگذار هستند که در این میان مولفهای بنام نرخ ارز، آن هم به دلیل پایداری نوساناتش همواره مورد توجه سرمایهگذاران بوده و هست.
بر این اساس در حالی برخی کارشناسان دستیابی به ثبات در اقتصاد و درآمدهای ارزی پایدار را لازمه تحقق سیاست تک نرخی شدن ارز عنوان میکنند که سالیان سال است که موضوع تک نرخی شدن ارز در کشور مطرح میشود، اما به جز یک مقطع زمانی کوتاه، این موضوع تاکنون عملیاتی نشده است؛ هر چند، چند وقتی است که نرخ ارز "بهصورت دستوری" فعلا به ظاهر تک نرخی شده که تداوم آن بنظر سخت و دشوار و البته ناممکن میآید.
با وجود این باید گفت: در شرایطی برخی کارشناسان بر این باورند که منابع ارزی تضمین شده و ثبات اقتصادی از عوامل مورد نیاز برای تحقق رویا تک نرخی شدن ارز هستند که در این راستا باید میزان منابع حاصل از درآمدهای ارزی حاصل از صادرات خدمات، نفت و محصولات دیگر به اندازهای باشد که امکان تحقق سیاست تک نرخی شدن ارز فراهم شود؛ بنابراین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد باید با هماهنگی دستگاههای ذیربط شرایط تحقق سیاست تک نرخی شدن ارز را فراهم کنند تا از رانت موجود در این موضوع جلوگیری شود.
البته پیشتر هم وعده تک نرخی شدن ارز منوط به رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای و امضای برجام شده بود که پس از رسیدن به توافق نیز این خواب تعبیر نشد و در این زمینه رئیس کل بانک مرکزی در آن روزها گفت که "دسترسی ضعیف ایران به بازار بینالملل، تلاش برای تک نرخی کردن ارز را عقب انداخت؛ چرا که برنامه این بود تا طی ۶ ماه پس از اجرای برجام و با استفاده از دسترسی به بازار جهانی و بکارگیری از تمام منابع خود سیاست یکسانسازی نرخ ارز در کشور اجرایی شود، اما شرایط آنگونه که انتظار میرفت اتفاق نیفتاد". ضمن این که اجرای این سیاست نیازمند به پیش شرط امکان دسترسی به بازار جهانی و همچنین نقل و انتقال آزادانه پول به نقاط دیگر جهان است و تنها زمانی در راستای یکسانسازی نرخ ارز میتوان قدم برداشت که نسبت به دسترسی پایدار خود به بازار ارز بینالمللی مطمئن باشیم.
در هر حال این روزها در حالی بهصورت دستوری، بازار ارز فعلا تکنرخی شدن را به خود دیده است که نرخ ارز در کنار مولفه مهمی همچون نفت یکی از موارد اثرگذار بر بودجه سنواتی کشور است که میتواند چرخه اقتصاد ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد؛ چرا که مشخص بودن نرخ ارز جهت برنامهریزی در مبادلات بینالمللی یا تعامل برای افزایش تولید شرکتها، مولفهای بسیار مهم است و از سویی دیگر از آنجا که قیمت نفت بر اساس نرخهای جهانی تغییر میکند، پیشبینی درآمدهای نفتی، آن هم بر اساس قیمت نامشخص ارز میتواند چشمانداز درآمدهای کشور را تا حدودی با ابهام مواجه کند.
از سوی دیگر در خصوص چرایی چند نرخی بودن و عدم ثبات نرخ ارز برخی بر این باورند که به خاطر پایین نگه داشتن نرخ برخی کالاها، نرخ ارز برای مصرف و واردات گروهی از کالاها پایین نگه داشته میشود تا از این طریق، امتیازهایی به گروهی تعلق گیرد.
با وجود این برخی کارشناسان نظامهای چند نرخی ارز را زمینهساز تخصیص منابع نامناسب ارزی میدانند که باعث رانتجوییهای ناشی از تفاوت نرخهای ارز میشود و در نتیجه بخش قابل ملاحظهای از توان جامعه بجای این که صرف تلاش برای تولید و نوآوری شود، برای استفاده از رانتهای حاصل از تفاوت قیمت ارز صرف میشود.
بعلاوه این که ارز چند نرخی میتواند بیشترین ضرر را بر پیکره تولید کشور وارد کند؛ چرا که قرار است تولیدکنندگان با نرخ پایین ارز، کالاهای اساسی به کشور وارد و کار تولیدی کنند، ولی در عمل افرادی وارد صحنه میشوند که با ارز دولتی، کالاهای لوکس وارد میکنند و به تولید و صادرات ضربه میزنند.
به همین دلایل و برخی دلایل دیگر است که در چند سال گذشته موضوع تک نرخی شدن ارز در کشور مورد توجه مسئولین قرار گرفته است تا شاید از این رهگذر بتوان چند نرخی بودن آن را در کشور مهار کرد.
از سوی دیگر به سرانجام رساندن داستان تک نرخی شدن ارز زمانی بیش از پیش احساس میشود که موضوع ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور در دوران پساتحریم مورد توجه قرار میگیرد و باید با سروسامان دادن به نرخ ارز، ریسک و ابهام مربوط به حضور سرمایهگذاری خارجی در کشور را کمرنگ کرد تا دیگر خارجیها نگران ریسکهای مربوط به خروج ارز از کشور نباشند و برای ورود به اقتصاد ایران از خود میل و رغبتی نشان دهند.
بر این اساس برخی از کارشناسان دوای درد چند نرخی بودن ارز در کشور را راهاندازی بورس ارز میدانند و بر این باورند که در اقتصادهایی، چون اقتصاد ما که نفتی است و به دلیل این که دولتها اصلیترین عرضهکننده ارز در بازار هستند، باید مکانیسمهایی تعریف کرد تا دولتها یا برخی مجموعههای دیگر نتوانند ارز را برای تامین کسری بودجه یا عناوینی از این دست به کار گیرند که راهاندازی بورس از جمله این موارد است.
در مجموع باید گفت: ایجاد بورس ارز یا هر راهحل دیگری برای تک نرخی شدن ارز، موضوعی واجب و ضروری برای اقتصاد و بازار سرمایه کشور در مقاطع مختلف زمانی بوده است و خواهد بود؛ خواه پای لغو برجام در میان باشد، خواه هر انگیزه دیگری برای بهبود شرایط اقتصادی کشور.