روزنامه فرهیختگان: میگوید «اکرم» هیچ مشکلی نداشت، برای یک چکاپ زنانه به بیمارستان «ص» رفته بودیم، قرار بود بچهدار شویم تا زندگی ما با آمدن یک فرزند شادابی بهتری داشته باشد. قرار شد تا عمل لاپاراسکوپی روی «اکرم» انجام شود تا ببینیم مشکل نازایی او برای چیست، اما این آخرین لبخند او و آخرین نگاه ما بههم بود. خانم دکتر «ف. ف» نهتنها کمک به گرمتر شدن زندگی ما نکرد بلکه خانهخرابم کرد، نهتنها من را بلکه تمام خانواده را خانهخراب کرد، در روز چهلم اکرم، خواهر ۲۰ سالهاش از غم و درد دق کرد و مُرد و مادر پیرش هم سکته کرده و در حال حاضر در خانه افتاده است.
علیرضا سعادتمند همسر مرحوم «اکرم عبداللهی» با اشاره به روز حادثه، اظهار کرد: «عمل جراحی ساعت ۸ تا ۹ صبح بود، اما تا ساعت ۱۳ هیچ کسی در بیمارستان و پشت در اتاق عمل به ما پاسخی نداد و هربار که از وضعیت بیمارمان سوال میکردیم، میگفتند صبر کنید الان بیمار را بیرون میآورند. بعد از چند ساعت به من گفتند که به طبقه پایین برو و فلان کار را انجام بده، اما انگار در این فاصله که من در طبقه بالا نبودم، جنازه همسرم را به سردخانه میبرند و حدود ساعت ۵ عصر به من گفتند و دکتر «ص» به کنار من آمد و بدون هیچ حرف قبلی گفت: تسلیت میگویم!»
سعادتمند بغض خود را پنهان کرده و با سختی ادامه میدهد: «انگار همسرم از همان ساعات ابتدایی فوت کرده بود و به من هیچ نگفتند! به او خون وصل کردند تا شاید بتوانند اشتباه پزشک را جبران کنند و خون رفته از همسرم را بازگردانند اما... میخواهم مردم آگاه شوند تا گرفتار چنین بلاهایی نشوند و حواسشان باشد که گول ظاهر این مراکز را نخورند. این مراکز فقط پول را میشناسند و بس؛ حدود ۲۰ میلیون تومان از من گرفتند که این چکاپ را انجام دهند، در صورتی که این چکاپ در بیمارستانهای عادی حدود ۳ میلیون میشود.»
لبخند تلخی میزند و میگوید: «نمیدانستم اکرم کارت اهدای عضو دارد، فردای روزی که قرار بود جنازهاش را تحویل بگیریم به ما گفتند که مرحوم کارت اهدای عضو دارد و اعضای بدنش که بعد از مرگ هم میشود اهدا کرد را میخواهیم برداریم. ما هم دیگر مخالفتی نکردیم، چون خواسته خود اکرم بود.»
سعادتمند میگوید: «دکتر اکرم خود در جلسهای گفته بود که تعادل روحی نداشتم و اشتباه من باعث خونریزی مریض و درنهایت مرگش شده بود، البته در همان جلسه میگویند که انگار پزشک قلب و عروق هم نداشتند تا بهموقع بتوانند جلوی خونریزی را بگیرد، اما بعدا تکذیب کردند و گفتند ما از ابتدا پزشک داشتیم!
من استاد دانشگاه پیامنور اراک هستم و از روزی که این اتفاق افتاده است، نتوانستهام در کلاس درس حاضر شوم. همسرم قرار بود جمعهای که گذشت، کنکور ارشد امتحان بدهد، مربی یوگا بود و چندین سال ورزشهای مختلف انجام میداد، اما مسئولان بیمسئولیت آن بیمارستان میخواستند که علت فوت را گردن خودش بیندازند و با جملات احساسی که «پزشکی قانونی نبرید جسد را تکهتکه میکنند» و «شگون ندارد» و از این حرفها از دادن جسد خودداری میکردند، بعد از آنکه جسد را تحویل گرفتیم و به پزشکی قانونی بردیم، از بیمارستان تماس گرفتند که چرا شکایت کردید و دستتان بهجایی بند نیست!»
موضوع از چه قرار است
در تاریخ ۱۶ اسفندماه سال ۹۶، در یک بیمارستان فوق تخصصی در آغاز یک جراحی لاپاراسکوپی تشخیصی روی یک خانم ۲۹ ساله با ورود اولین پورت لاپاراسکوپی و سه بار تلاش برای کار گذاشتن این پورت، در اثر پارگی عروق و خونریزی داخلی شدید، بیمار دچار عارضه افت فشار خون شدید در همان ثانیههای اول جراحی شد. این اتفاق بهدلیل ورود اولین پورت به داخل یکی از شریانها و وریدهای اصلی بدن بدون رعایت اصول اولیه لاپاراسکوپی رخ داد. درنهایت پس از سه ساعت احیا و ۱۲ واحد تزریق خون، این خانم ۲۹ ساله بهواسطه کمتجربگی جراح و نبودن پزشک مقیم عروق در بیمارستان بهاصطلاح فوقتخصصی فوت کرد. وحشتناکتر این است که بیمارستان بهجای پذیرش قصور پزشکی به خانواده بیمار اعلام کرد که «متاسفانه بدن بیمار شما خونریزی کرده» و تقصیر را به گردن بدن متوفی انداخت! تا با شانه خالی کردن از بار مسئولیت پزشکی، بیمارستان را تبرئه کند.
پزشکی قانونی چه میگوید؟
پزشکی قانونی بعد از بررسی پیکر این مرحوم نظر خود را به شرح ذیل اعلام میدارد:
«بازپرس محترم شعبه سوم دادسرای ویژه قتل (ناحیه ۲۷ تهران)
سلام علیکم
احتراما؛ بازگشت به نامه شماره ۲۷/۵۰۰۱۹۹/۶۱۲۱/۹۶ مورخ ۱۶/۱۲/۹۶ از کلانتری ۱۳۵ آزادی درخصوص متوفیه اکرم عبدالهی به شماره جواز دفن ۱۰۶۳۰/۹۶ بدینوسیله اعلام میدارد:
با توجه بهشرح معاینه جسد و کالبدگشایی انجام شده و بررسی تصویر پرونده بیمارستانی، علت فوت شوک خونریزیدهنده متعاقب آسیب عروق حیاتی داخل شکم و لگن بهدنبال اقدام جراحی لاپاراسکوپی تعیین میشود.
دکتر سیدجلیل منبتی
رئیس مرکز تشخیصی و آزمایشگاهی
پزشکی قانونی استان تهران»
به ما اهمیت ندادند
سعادتمند میگوید: «معذرت میخواهم که نمیتوانم راجع به این موضوع حرف بزنم، بیاختیار منقلب میشوم و دستم میلرزد، بعد از مرگ همسرم نه پیام تسلیتی به ما دادند و نه آن خانم دکتر و مجموعه بیمارستانی از ما عذرخواهی کردند، حتی چندبار هم که خواستم دکتر «ص» رئیس بیمارستان را ببینم، اصلا اهمیت نداد و زمانی هم که علت این عدم ملاقات را سوال کردم، من را از بیمارستان بیرون انداختند.» تنها دلخوشیام اعضای اهدا شده همسرم است و تنها توجهی که از سمت مسئولان به ما شد، همین لوح تقدیر است که از سمت واحد فراهمآوری بافت و نسوج پیوندی برای ما ارسال شد.»
قانون چه میگوید؟
فرزانه سریر، وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به حادثه رخ داده برای بیماری که عمل لاپاراسکوپی روی آن انجام شده و این عمل موجب مرگ بیمار شده است، اظهار کرد: «خانواده این بیمار میتوانند شکایت کنند و عنوان شکایتشان هم «قتل غیرعمد» است؛ ما در هیچ پروتکل یا آییننامهای نداریم که اقدامی در جهت تشخیص بیماری میتواند موجب فوت و مرگ بیمار شود.»
وی افزود: «این وظیفه پزشک است که باید تشخیص دهد بدن بیمار و شرایط فیزیکیاش میتواند جوابگوی درمانی که برایش تجویز کرده است شود یا نه.»
سریر در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه در نامه پزشکیقانونی نامی از پزشک متخلف آورده نشده است و آیا میشود گفت که پزشک تخلف کرده است یا خیر، گفت: «پزشکی قانونی کاری به شخص پزشک ندارد، این نهاد مشخص میکند که چه بلایی سر بیمار آمده است که در این مورد در نامه پزشکقانونی عنوان شده است که بهدلیل عدم رعایت موازین پزشکی بوده و دیگر انتصاب به شخص، کار دادسراست.»
این وکیل دادگستری تصریح کرد: «گواهی پزشکیقانونی مبنیبر فوت یک بیمار را باید قبل از هرگونه انجام عمل اضافی صادر کنند؛ یعنی در ابتدا باید گواهی پزشکیقانونی صادر شود و بعد عمل اهدای عضو انجام شود که در این مورد اگر ابتدا عمل اهدای عضو انجام شده باشد، خود اشکال حقوقی دارد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به مجازاتی که قانون برای پزشکان متخلفی که مرتکب این نوع از تخلفات میشوند، گفت: «در این مواقع که تقصیر پزشک تشخیص داده میشود، پزشک مرتکب قتل غیرعمد میشود و باید دیه کامل را پرداخت کند و همچنین دو سال حبس برای آن درنظر گرفته میشود که با توجه به اینکه حبس از دو سال به بالا است، نمیتوان آن را خرید و پزشک باید دوران حبس خود را بگذراند. البته این موضوع درصورتی است که قبل از عمل از خانواده متوفی برائتنامه نگرفته باشند و آنها تنها رضایت نامه را امضا کرده باشند.»
غفلت پزشک و خواب دستگاههای اجرایی
با اشاره به پیگیریهای خبرنگار از این ماجرا و گفتوگو با افراد مختلف که از این پرونده با خبر بودهاند، مشخص شد که خانم دکتر قبل از عمل جراحی از نظر روحی در شرایط خوبی نبوده است و بهدلیل فوت پدرشوهرش چند روزی بوده که آرامش روحی و روانی نداشته است. سوال این است که مسئولان وزارتخانهها و نهادهای قضایی تا چه زمانی از چنین قصورهای پزشکی چشمبسته عبور میکنند؟ مگر حفظ جان و نفس، اول تمام دستورات دین نیست؟ پس تا چه زمانی بیمارستانهایی که گردش مالی چندصدمیلیاردی دارند، هر طور که دلشان میخواهد اسناد و مدارک را تغییر میدهند تا اینگونه قتلهای غیرعمد و قصورهای پزشکی عادی و طبیعی جلوه داده شود؟!
امید داریم این گزارش بتواند زوایای پنهانی از این خطای پزشکی را روشن کند و حق به حقدار برسد تا هم مرهمی بر زخم این خانواده شود و همچنین پزشکان دیگر در انجام عملهای خود دقت بیشتری داشته باشند.