باید دید آیا در ماهها و بلکه سالهای گذشته در سیاست و رفتارهای خارجی ایران تفاوت مهمی رخ داده است که ترامپ حلقه محاصره علیه کشورمان را تنگتر و تهدید به تمدیدنکردن تعلیق تحریمها را مدام بر زبان میآورد؟ درواقع از زمانی که مذاکرات ١+٥ آغاز و منجر به امضای برجام و تصویب قطعنامه شورای امنیت درباره تعلیق تحرمها شد، نهتنها رفتار بینالمللی ایران تغییری نکرده، بلکه از همیشه حرفهایتر و عقلانیتر هم شده است.
مخالفان امضا و اجرای برجام در داخل ایران هم سخنانی گفتهاند و هم کارهایی کردهاند که جنبه فرعی داشته و بیشتر برای مصرف داخلی بوده و نمیتواند بهانهای برای لغو تعهدی بینالمللی مانند برجام تلقی شود. پس دلیل نمایش تبلیغاتی ترامپ و گروه او و متحدان خارجی ایالات متحده چیست که علنا دم از تغییر نظام و کشاندن جنگ به داخل ایران میزنند؟ جان بولتون، نماینده افراطی آمریکا در سازمان ملل در زمان بوش پسر و عضوی از گروه نئوکانها، بهتازگی گفته نباید اجازه داد جمهوری اسلامی چهلمین سال خود را پشت سر بگذارد! چنین تبلیغات و سخنان غیردیپلماتیکی ارتباط مستقیمی به برجام ندارد. مگر آمریکا تاکنون در اجرای برجام و رفع تحریمهای خود چه اقدامی کرده و کدام تحریم را لغو کرده است که بخواهد فراتر از آن برود؟ اما این سخنان نشان از این دارد که مسئله یک قدم فراتر و جدیتر از روند گذشته است.
میدانیم دلیل اصلی شدت عمل و برقراری تحریمها علیه ایران تکرار و تأکید بر شعار لزوم محو اسرائیل در زمان احمدی نژاد و نمایشهای تحریکآمیز در این زمینه بود که بهانهای برای تشدید برنامه «ایرانهراسی» و لابی اسرائیل در کنگره آمریکا شد. این بهانه در شعارهای ترامپ هم دنبال شد و به پیروزی او کمک کرد. عربستان نیز با پشتوانه مالی کلان و تزلزل درونی و سیاسی خاندان حاکم، که نیاز به کسب حمایت خارجی و انحراف افکار عمومی داخلی در مقابل دشمنی خارجی دارد، نخست با منسجمکردن برخی کشورهای اسلامی کوشید علاوه بر ایجاد درگیریهای فرقهای در پاکستان و افغانستان، با تدارک جنگ بزرگ و سریع داعش در عراق و سوریه، برای خود حیثیتی فاتحانه کسب کند. این امر خصوصاً دوران اقتدار ولیعهد جوان و جویای نام آن کشور که موجب گسترش تروریسم در سطح جهانی شد، نگرانی و مخالفت و دخالت روسیه، غرب و ایران را نیز درپی داشت و عربستان را که در همه آن جبههها شکست خورد، به دخالت مستقیم در جنگ با یمن واداشت.
نحوه تبلیغات و یارگیری و هیجان آغازین اتاق جنگ عربستان که مانند کاریکاتوری از تبلیغات جنگ آمریکا و عراق بود، از تصور پیروزی چندروزه خبر میداد. یمن فقیر و ویران چیزی برای باختن ندارد. اکنون با گذشت دو سال از آن جنگ، عربستان در گرداب استیصال و هزینه گزاف گرفتار شده است و با کیشدادن بحران بهسوی ایران میکوشد دستآویز دیگری برای بقای خود بیابد. اسرائیل نیز سرمست از جنگهای ویرانگر و پرهزینه در میان دشمنانش، میکوشد از تضعیف هرچه بیشتر آنان بهرهمند شود و با وجود آنکه مقامات رسمی ایرانی بارها تأکید کردهاند «ایران در جنگ با هیچ کشوری پیشقدم نخواهد شد»، میکوشد با بهراهانداختن جنگ شاید موجب تضعیف ایران و آسیبرساندن به دشمن خود شود. با اینکه اخیرا در محافل سیاسی و حتی در مراکز اقتدار یهودیان آمریکا نشانههای جدی نارضایتی از حمایتهای پرهزینه آن کشور از سیاستهای ماجراجویانه اسرائیل آغاز شده است اما با وجود تشدید خصومتها، بزرگکردن برخی شعارها در ایران که موجب تشدید ایرانهراسی میشود، اجازه نمیدهد لابیگری در کنگره آمریکا بتواند در رفع بحران کنونی کمک کند. ترامپ نشان داده با کنارگذاشتن هرگونه رودربایستی در ابراز علنی تمایلات نژادپرستانه و افراطی و پوپولیستی خود که معمولاً از حمایت تودههای سطوح فرهنگی پایینتر نیز برخوردار میشود، برنامههای اعلامشده را اجرا میکند.
سختگیری در صدور روادید، دیوارکشی مرزی، مقابله با هزینههای بینالمللی دفاعی و فرهنگی که منجر به قطع همکاری با یونسکو شد و همین چند روز پیش موضوع قطع کمکهای سالانه به ترکیه و مصر و پاکستان را مطرح و دستور لغو پرداخت کمک به برنامه آموزشی ملل متحد برای فلسطینیان را صادر کرد. اما اقدام شتابزده او در اعلام انتقال سفارتخانه آمریکا به قدس با واکنش یکپارچه کشورهای اسلامی در اجلاس فوقالعاده سران کنفرانس اسلامی در استانبول منجر شد که اعلامیه نهایی آن میتواند پوشش مناسبی در اتخاذ راهبردی جمعی برای ایران باشد تا در قالبی جمعی و سازگار با موازین حقوق بینالملل و حمایت از وادارکردن اسرائیل به تندادن به قطعنامههای ملل متحد، مقابله با شهرکسازی اسرائیل و پذیرش استقلال فلسطین با مرکزیت قدس و البته غرامات و جبران خسارات بتواند سلاح ایرانهراسی را بیاثر کند. چنین سیاستی از حمایت اروپا، روسیه و کشورهای منطقه برخوردار خواهد بود.