چرا با وجود روابط ناسالم میان اهالی ورزش و هنر و فرهنگ،فرهنگ ایرانی همچنان زنده است؟
جامعه > آسیبها - روزنامه رسالت نوشت:طلاق و ازدواجهای مکرر چهرههای مهم، در شماری که یکی از آن هم بهغایت قبیح است، روابط ناسالم و بیپایه میان برخی از اهالی هنر و ورزش و حتی فرهنگ، این حیرت را در ما بر میانگیزد که با این آشفته بازار که عمدتاً از مستی تمول بیمایه و تازهبهدورانرسیده آب میخورد، فرهنگ این کشور چگونه همچنان زنده است؟
وقتی آدمی، غرق در اعماق جهل، بر حسب «امیال جسمانی» زندگی کند، و پروای کشاکشهای خرد یا وجدان را نداشته باشد، به مرحله نخست هستی حیوانی تنزل مییابد. پس از آن، وقتی به واسطه تأمل عمیق در پرسش مسئولانه «چه باید کرد؟»، «شناخت تاریخی امور قبیح» حاصل آید و «شرم» برانگیخته شود، یک گام رو به پیش میگذارد.
ولی اگر هنوز روح خدا را برای «کشف معاد اعمال» خویش به یاری نخوانده باشد، آدمی در کوشش برای بهتر زیستن، در مساعی خود ناکام خواهد ماند و در ورطه گناه آگاهانه میغلتد، و بدینسان، با چیرگی گناه بر او، بنده گناه میشود، ”زیرا انسان مغلوب هر چیزی شود، به بندگی او نیز در میآید“. و بدینسان، اثر دانش و تکنیک، فارغ از «اخلاق و ایمان و عشق»، این است که «گناه مسلح» در انسان همه گونه شهوت را بر میانگیزد، و وی اسیر «گناهان فارغ از شرمناکی» میشود.
ولی اگر خدا به ما نظر داشته باشد، و ایمان به یاری خود را در ما بدمد، و روح خدا در ما به کار افتد، در آن صورت، باز قدرت نیرومند اخلاق و ایمان و عشق در مقابل قدرت شهوت به پا خواهد خاست، و ایرانی با تکیه بر ایمان خود، همچون اهل عدل زندگی خواهد کرد و جامعهای را که تا «کاملاً عادلانه شدن» راه بسیار دارد، مستعد «تفضلات الهی» میسازد، و شرط این آمادگی دوری از شهوات است.
17302