چهار دهه پیش آمستردام، شبیه تهران بود. جایی پر از ترافیک، سروصدا و آلودگی. خیابانهای هلند شباهت دیگری نیز با شهرهای ایران داشتند از نظر نرخ بالای مرگ و میر و تصادفات جادهای. در سال 1971 تلفات به 3300 نفر در سال رسید که 400 کودک در میان آنها بود. اما امروزه شهرهای هلند حال و هوای دیگری دارند.
هر کس به شهرهای هلند سفر کرده باشد میداند دوچرخهسواران در این شهرها یکهتازی میکنند؛ آنها خیابانهای مرکز شهر را تحت کنترل خود دارند، به سرعت راه خود را باز میکنند و میروند. اینجا اولویت با دوچرخه هاست. اما کمتر کسی میداند چه تلاش و رنجی برای تصویب قوانین و امکانات دوچرخهها شده است. حالا آمستردام از مسیرهای مجهز دوچرخه سواری بهره میبرد. این مسیرهای به هم پیوسته دوچرخه به قدری امن و راحت هستند که کودکان، معلولان یا سالخوردگان را هم بدون نگرانی به کوچه و خیابان کشانده است. البته فقط آمستردام نیست که مسیرهای دوچرخهاش به چشم میآید؛ همه جای هلند همین داستان است.
پرده اول: آمستردام تحت تسخیر ماشین ها
هلند از ابتدا سرزمین دوچرخهها نبود؛ در دهههای 50 و 60 میلادی رشد قارچ وار خودروها عرصه را بر دوچرخهسواران تنگ کرده بود و کار تا جایی پیش رفته بود که به سختی میشد در شهرها رکاب زد. سیاستگذاران، خودرو را آینده حمل و نقل شهرها میدیدند. همه محلههای آمستردام برای حمل و نقل ماشینی بازسازی شدند؛ در چنین شرایطی، به مدد مقاومت خستگیناپذیر گروههای مدنی و چندین تصمیم سرنوشتساز، آمستردام دوباره احیا شد تا امروز پایتخت دوچرخه دنیا باشد.
پرده دوم: اعتراض مدنی و تولد محلههای مسکونی
هلند در پی افزایش تلفات و تصادفات، دهه 70 میلادی شاهد خشم و انتقادهای مدنی بود. دو جریان به طور برجسته این مطالبه را پیگیری می کرد، "کشتن بچهها را متوقف کنید" نام نخستین جریان است که به سرعت فراگیر شد؛ اعضای این جریان با دوچرخه راهپیمایی میکردند. آنها در کوتاه مدت موفق شدند اجازه ممنوع کردن تردد خودرو را در برخی روزها و کوچه ها بگیرند تا کودکان با آسودگی بازی کنند. "فون پوتن" از اعضای این جنبش آن روزها را این طور شرح می دهد "ما میزهای غذا را به کوچه میبردیم و جشنهای بزرگی راه میانداختیم. جالب آنجا بود که پلیس چقدر به ما کمک میکرد."
او میگوید "آن روزها سیاستمداران بسیار در دسترس بودند؛ با اعضای پارلمان برای صرف چایی بیرون میرفتیم و خواستههایمان را میگفتیم و آنها گوش میکردند. حتی یکبار دسته جمعی مقابل خانه نخست وزیر رفتیم و سرود خواندیم؛ از او خواستیم خیابانها را برای کودکان امنتر کند. از خانه بیرون آمد و خواسته ما را شنید."
دولت مخارج کمپین "کشتن بچهها را متوقف کنید" را تامین کرد. بعد از آن مکانی فراهم شد تا افراد ایدههای بیشتری را برای شهرسازی امن بیان کنند. ایده منطقه مسکونی "وونرف" از همین جا شکل گرفت؛ ایده منطقه مسکونی "وونرف" یک جور خیابان دوستانهتر است و سرعت خودروها به علت وجود سرعتگیرها به شدت کم است.
دو سال بعد گروه دیگری متولد شد، "نخستین اتحادیه واقعی دوچرخهسواران هلندی". اتحادیه برای ایجاد فضای بیشتر و امنتر برای دوچرخهها بودو "تام" مردی 64 ساله به یاد میآورد: "ما تا حدی موفق شدیم همصدا شویم. عاقبت حرفهایمان را جامعه و سیاستمداران شنیدند و در نهایت، ما مسیرهای دوچرخه را پسگرفتیم."
پرده سوم: آلودگی های محیط زیستی و بحران سوخت
بحران نفت سال 1973، تصمیمات سیاستمداران را به شدت تحت تاثیر قرار داد. قیمت نفت به یکباره چهار برابر شد. نخست وزیر هلند در نطقی تلویزیونی از مردم خواست سبک زندگی جدید هلند را بپذیرند و صرفه جویی سوخت را بیش از اندازه رعایت کنند. این اتفاق به نفع دوچرخه سواران پیش رفت و پس از آن دولت به طور منظم طرح "یکشنبههای بدون خودرو" را دنبال کرد.
پرده چهارم: یکشنبههای بدون خودرو و حمایت سیاستمداران
به تدریج سیاستمداران هلندی دوچرخه را به عنوان وسیله حمل و نقل شهری پذیرفتند و به مزایای آن آگاه شدند. از دهه 80 میلادی، ساخت مسیرهای دوچرخه در شهرها و خیابانها مورد بررسی قرار گرفتند؛ هدف این بود که راه برای دوچرخه سوارها باز شود. در ابتدا مسیرهای دوچرخه بسیار براق و روشن بودند تا همه آنها را ببینند. بعداً معلوم شد با یک گل بهار نمیشود. برای آنکه در شهر تغییر ایجاد شود، نیاز به شبکهای از مسیرها بود. شهر "دلف" شبکه کاملی از مسیرهای دوچرخه را ایجاد کرد و در پی آن یک به یک شهرهای هلند دوستدار دوچرخه شدند.
پرده پنجم: چالش های امروز دوچرخه سواری؛ نهضت ادامه دارد
امروزه هلند صاحب 35 هزار و 400 کیلومتر مسیر اختصاصی دوچرخه است. در آمستردام حدود 38 درصد سفرهای شهری با دوچرخه و در کل هلند در حدود یک چهارم این سفرها با دوچرخه انجام میشود. اتحادیه دوچرخه سواران با بیش از 34 هزار عضو فعال، از حقوق دوچرخه سواران حفاظت میکند.
براساس گزارش گاردین، "ویم بات"، سخنگوی این اتحادیه می گوید: "در هلند دوچرخه راه زیادی آمده است؛ اما هنوز مشکلات زیادند. هم زمان که استاندارها را بالا میبریم، باید مسیرها را تجهیز و مرمت کنیم. مساله پارکینگها هم داستان دیگری است؛ با وجود پارکینگهای دوطبقه و بسیار، بازهم نیاز به توسعه بیشتر داریم. ما برای حل مسائلمان نیاز به خلاقیت داریم. شهرهای ما به زیرساخت های دوچرخه کاملا جدید نیاز دارند." هلند راه زیادی آمده است، اما نهضت دوچرخه سواری همچنان ادامه دارد.